حماد بن سلمة بن دینارحَمّاد بن سَلَمة بن دینار، مفتی ، محدّث ، لغوی و نحوی بصری قرن دوم می باشد. ۱ - زندگینامهاو را، به اختلاف، از موالی ربیعة بن مالک [۱]
ابنابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۴۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
[۲]
محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۴۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۳]
محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۵۳، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
یا حِمیَربن کنانه، از قبیله بنوتمیم یا قریش ، [۴]
ابنحِبّان، کتابالثقات، ج۶، ص۲۱۶، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
دانستهاند. مُغَلطایبن قلیچ [۵]
مغلطای بن قلیچ، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۴، ص۱۴۲، چاپ عادلبن محمد و اسامهبن ابراهیم، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
درباره صحت این انتسابها بحث کرده است.۲ - اساتیدحماد در نحو شاگرد عیسی بن عمر و خلیلبن احمد فراهیدی بود [۶]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج۳، ص۱۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۷]
عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، المزهر فی علوماللغة و انواعها، ج۲، ص۴۰۵، چاپ محمد احمد جادمولی، علیمحمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
و خود یکی از نحویان بزرگ بصره به شمار میرفت، به طوری که استادش ، فراهیدی، او را ستوده [۸]
محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویّین و اللغویّین، ج۱، ص۶۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
و یحییبن مبارک یزیدی (متوفی ۲۰۲) در قصیدهای در ستایش نحویان بصره، از او نیز یاد کرده است. [۹]
حسنبن عبداللّه سیرافی، کتاب اخبارالنحویّین البصریّین، ج۱، ص۴۰، چاپ فریتس کرنکو، بیروت ۱۹۳۶.
[۱۰]
ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
۳ - شاگردانحماد بر آن بود که طلب حدیث بدون دانستن نحو، بیثمر است [۱۱]
علیبن یوسف قفطی، اِنباه الرواة علی اَنباهالنحاة، ج۱، ص۳۲۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۱، قاهره ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
و وجود خطای ادبی را در حدیثی که از او نقل شود، دلیلی بر جعلی بودن این نقل میدانست. [۱۲]
ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۴۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
حضور سیبویه در درس حدیث او و اشکالات نحوی حماد بر وی، سبب روی آوردن سیبویه به نحو شد. [۱۳]
محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویّین و اللغویّین، ج۱، ص۶۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
[۱۴]
ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
از مهمترین شاگردان حماد در نحو، یونسبن حبیب نحوی بود. [۱۵]
محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویّین و اللغویّین، ج۱، ص۴۸، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
[۱۶]
ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۴۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
در حدیث نیز، با وجود برخی اختلاف نظرهای جزئی، همگان حماد را از بزرگان حدیث، صدوق و ثقه دانستهاند. [۱۷]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۰ـ۶۷۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۸]
یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۵۹ـ۲۶۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۴ - وثاقتاعتماد به وثاقت او تا بدان پایه بوده است که کسانی چون احمدبن حنبل ، علیبن اسحاق مَدینی و یحیی بن مَعین، هرگونه جرح حماد بن سلمه را دلیلی بر عدم وثاقت جرح کننده دانستهاند. [۱۹]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۰]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۸۲، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
با این حال، بخاری به احادیث او احتجاج نکرده و فقط به یک حدیث از احادیثی که از او نقل شده، استناد کرده است. [۲۱]
یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۶۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۵ - بخاری وحماداحمد بن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸) در الخلافیات، سبب نقل نکردن بخاری از حماد بن سلمه را کبرسنِّ حماد بن سلمه و در نتیجه، کم حافظه شدن او یاد کرده و نقل کردن مسلم از حماد را قبل از تغییر حال حماد دانسته و تأکید کرده که مسلم نیز احادیث حماد را در مقام استشهاد ذکر کرده است. [۲۲]
مغلطای بن قلیچ، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۴، ص۱۴۵، چاپ عادلبن محمد و اسامهبن ابراهیم، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
ابنحجر عسقلانی [۲۳]
ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیبالتهذیب، ج ۲، ص ۴۲۵، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
نیز، به نقل از ابوالفضلبن طاهر مقدسی (متوفی ۵۰۷)، دلیل روایت مسلم از حماد و عدم نقل بخاری از حماد را تسلط مسلم بر راویان قبل و بعد از حماد دانسته است. [۲۴]
محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۴۴۶ـ۴۴۷، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
ابنحِبّان، [۲۵]
ابنحِبّان، کتابالثقات، ج۱، ص۲۱۶، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
بدون تصریح به نام بخاری، نقل نکردن احادیث حماد را غیرمنصفانه خوانده و ذهبی [۲۶]
محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج۱، ص۵۹۴، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
گفته که منظور ابنحبان، بخاری بوده است. دیگر مؤلفان کتابهای معتبر حدیثیِ اهلسنّت از حماد حدیث نقل کردهاند [۲۷]
عبدالغفار سلیمان بنداری و سید کسروی حسن، موسوعة رجال الکتبالتسعة، ج۱، ص۳۸۵ـ۳۸۶، بیروت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
[۲۸]
حسنبن عبداللّه سیرافی، کتاب اخبارالنحویّین البصریّین، ج ۱، ص ۳۸۵ـ۳۸۶ چاپ فریتس کرنکو، بیروت ۱۹۳۶.
۶ - حدیث تشبیهنام حماد در سلسله سند احادیثِ تشبیهی و روایات دالّ بر رؤیت خدا آمده است. [۲۹]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۶ـ۶۷۸، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۳۰]
ابنخُزیمه، کتابالتوحید و اثبات صفاتالرّب عزّوجلّ، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱، چاپ عبدالعزیزبن ابراهیم شهوان، ریاض ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
[۳۱]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۵۲۹، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۳۲]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۰۷، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۳۳]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۱۲، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۳۴]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۳۶، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۳۵]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۳۸، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
ابراهیمبن عبدالرحمانبن مهدی درباره این احادیث گفته که حماد بعد از سفری به آبادان ، این احادیث را روایت کرده و شیطان این احادیث را بر او القا کرده است. [۳۶]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۶، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۳۷]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۰۸، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
ابوعبداللّه محمدبن شجاع ثلجی، به نقل از عَبّاد بن صُهَیب، گفته است که این احادیث را کسانی به نوشته های حماد افزودهاند. [۳۸]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۶، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۳۹]
احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، ج۳، ص۶۰۸، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
احتمالا این توجیهات تلاشی برای تبرئه حماد در نقل احادیث تشبیهی بوده است.۷ - اخلاصحماد به اخلاص در نقل حدیث و حفظ آداب آن مشهور بود [۴۰]
احمدبن عبداللّه عجلی، تاریخالثّقات، ج۱، ص۱۳۱، بهترتیب علیبن ابیبکر هیثمی و تضمینات ابنحجر عسقلانی، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
[۴۱]
محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۷، ص ۴۴۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
و اگر از کسی هدیهای میپذیرفت، دیگر برایش حدیث نقل نمیکرد. [۴۲]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقاتالاصفیاء، ج۶، ص۲۵۱، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۸ - روایت حمادحماد از بسیاری از تابعین و غیر آنان روایت کرده که مشهورترین ایشان عبارتاند از: حُمَید طَویل، حَمّادبن اَبی سلیمان، اَنَسبن سیدین، عبدالرحمانبن قاسمبن محمدبن ابیبکر، و قَتادةبن دَعامه. [۴۳]
یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۵۴ـ۲۵۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
بسیاری نیز از او روایت نقل کردهاند، از جمله شُعبة بن حجاج، سفیان ثوری و نیز برخی استادان وی چون محمدبن اسحاقبن یسار و عبدالملک بن عبدالعزیزبن جُرَیج. [۴۴]
یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۵۷ـ۲۵۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۹ - قرائت حمادحماد قرآن را از عاصم بن ابیالنُجود و عبداللّه بن کثیر روایت کرده و از او حجاج بن مِنْهال و شیبة بن عَمرو مَصیصی این قرائت را روایت کردهاند. [۴۵]
ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقات القّراء، ج۱، ص ۳۲۹، چاپ برگشترسر، قاهره.
[۴۶]
ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقات القّراء، ج۱، ص۲۵۸، چاپ برگشترسر، قاهره.
قرائت حماد در چند مورد با ابنکثیر متفاوتاست؛ ابنجزری [۴۷]
ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقات القّراء، ج۱، ص۲۵۸، چاپ برگشترسر، قاهره.
این موارد را ذکر کرده است. گفتهاند حماد ابوحنیفه را مضرترین مولود برای اسلام خوانده است. [۴۸]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۲، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
معاصران حماد سلوک زاهدانه و اخلاق نیکوی او را ستودهاند. [۴۹]
ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقاتالاصفیاء، ج۶، ص۲۵۰ـ ۲۵۱، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۵۰]
یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۷، ص۲۶۴ـ۲۶۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۰ - وفات حمادبهجز ابنندیم [۵۱]
ابنندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۳، تهران.
و ابنجوزی [۵۲]
ابنجوزی، صفةالصفوة، ج۳، ص۳۶۳، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
که وفات حماد را، محرّم ۱۶۵ یا ۱۶۶ یا ۱۶۸ دانستهاند، در دیگر منابع زمان مرگ او ذیحجه ۱۶۷ گزارش شده است. [۵۳]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۵۴]
ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، ج۱، ص۴۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷.
۱۱ - کتاب منسوبکتابی در سنن [۵۵]
ابنندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۳، تهران.
و مجموعه مدوّنی از روایات قیسبن سعد [۵۶]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۲، ص۶۷۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۵۷]
یاقوت حموی، معجمالادباء، ج ۳، ص ۱۲۰۱ چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
به حماد نسبت داده شده است. اسدبن موسی (متوفی ۲۱۲) در کتاب الزهد، به نقل از حمادبن سلمة، روایات فراوانی درباره زهد نقل کرده است. [۵۸]
اسدبن موسی، کتابالزهد، ج۱، ص۵۶، چاپ رئیف جورج خوری، ویسبادن ۱۹۷۶.
[۵۹]
اسدبن موسی، کتابالزهد، ج ۱، ص ۶۵، چاپ رئیف جورج خوری، ویسبادن ۱۹۷۶.
[۶۰]
اسدبن موسی، کتابالزهد، ج۱، ص ۸۳، چاپ رئیف جورج خوری، ویسبادن ۱۹۷۶.
۱۲ - فهرست منابع(۱) ابنابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت. (۲) ابنانباری، نزهةالالباء فی طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۶/ ۱۹۶۷. (۳) ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقات القّراء، چاپ برگشترسر، قاهره. (۴) ابنجوزی، صفةالصفوة، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعهجی، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۵) ابنحِبّان، کتابالثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت. (۶) ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیبالتهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۷) ابنخُزیمه، کتابالتوحید و اثبات صفاتالرّب عزّوجلّ، چاپ عبدالعزیزبن ابراهیم شهوان، ریاض ۱۴۱۸/۱۹۹۷. (۸) ابنعدی، الکامل فی ضعفاءالرجال، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۹) ابنندیم، الفهرست، تهران. (۱۰) ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقاتالاصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۱۱) اسدبن موسی، کتابالزهد، چاپ رئیف جورج خوری، ویسبادن ۱۹۷۶. (۱۲) عبدالغفار سلیمان بنداری و سید کسروی حسن، موسوعة رجال الکتبالتسعة، بیروت ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳. (۱۳) احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۱۴) محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸. (۱۵) محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت. (۱۶) محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویّین و اللغویّین، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴. (۱۷) حسنبن عبداللّه سیرافی، کتاب اخبارالنحویّین البصریّین، چاپ فریتس کرنکو، بیروت ۱۹۳۶. (۱۸) عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، المزهر فی علوماللغة و انواع ها، چاپ محمد احمد جادمولی، علیمحمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره. (۱۹) احمدبن عبداللّه عجلی، تاریخالثّقات، بهترتیب علیبن ابیبکر هیثمی و تضمینات ابنحجر عسقلانی، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴. (۲۰) علیبن یوسف قفطی، اِنباه الرواة علی اَنباهالنحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۱، قاهره ۱۳۶۹/۱۹۵۰. (۲۱) یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۲۲) مغلطای بن قلیچ، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ عادلبن محمد و اسامهبن ابراهیم، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱. (۲۳) یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حماد بن سلمة بن دینار»، شماره۶۴۹۵. |